twitter share facebook share ۱۴۰۴ فروردین ۲۸ 855
در دنیای امروز، جنگ‌ها دیگر شکل سنتی ندارند، و کشورهای ضعیف‌تر می‌توانند با تکنولوژی‌های ارزان و کشنده به کشورهای قوی‌تر ضربه بزنند، بدون اینکه رودررو با آن‌ها بجنگند.

۱ اکتبر ۲۰۲۴، صدای تیراندازی در نزدیکی سفارت اسرائیل در پایتخت سوئد، استکهلم، شنیده شد. همان روز، دو نارنجک دستی نیز در نزدیکی سفارت اسرائیل در کپنهاگ، پایتخت دانمارک، منفجر گشت.

این حملات توسط مردان جوانی انجام شد که گفته می‌شود بین ۱۵ تا ۲۰ سال سن داشتند و با باندهای تبهکار سازمان‌یافته سوئدی در ارتباط بودند.

پلیس سوئد و اسرائیل، گروه جنایتکار و خشنی به نام فاکستروت (Foxtrot) را مسئول این حملات دانستند. این گروه یک باند جنایتکار بین‌المللی سوئدی است که در دنیای زیرزمینی شمال اروپا قدرت زیادی دارد.

اما چرا یک باند مواد مخدر باید به سفارت‌های اسرائیل حمله کند؟ آیا رئیس این باند مرموز، روا مجید، ناگهان به حمایت از فلسطین روی آورده است؟

جالب اینکه، در ۱۲ مارس ۲۰۲۵، وزیر امور خارجه آمریکا، مارکو روبیو، نیز به ماجرا علاقه‌مند شد و تحریم‌هایی را علیه مجید و باندش اعلام کرد.

آیا این تحریم در ادامه سیاست‌های ترامپ بود، یا پشت پرده مسائل و دلایل عمیق‌تری وجود داشت؟ روبیو گفت که پاسخ در راهروهای تاریک تهران و سیاست خارجی ایران نهفته است. او گفت که روا مجید یک مهره ارزشمند در بازی شطرنج ایران است.

روا مجید فرزند یک زوج پناهنده کرد ایرانی است. والدین او از جنگ ایران و عراق در دهه ۱۹۸۰ فرار کرده و در شهر دانشگاهی و آرام اوپسالا در سوئد ساکن شدند. اما فرزندشان به جای درس خواندن، وارد دنیای جرم و جنایت شد. مجید با تکیه بر روابط خانوادگی، دوستان و طایفه‌اش گروه خودش را ساخت. او همچنین بی‌رحمی بی‌حد و حصری داشت.

مثلاً وقتی دوستش، اسماعیل عبدو، در رقابت با فاکستروت، گروهی به نام رومبا (Rumba)  را تشکیل داد، دوستی آن‌ها به دشمنی تبدیل شد. گفته می‌شود مجید دستور قتل مادر عبدو را در سال ۲۰۲۳ صادر کرد.

مجید که به «روباه کرد» معروف شده بود، به چهره‌ای بدنام تبدیل شد. گروه او همیشه در صفحات روزنامه‌های زرد سوئدی دیده می‌شد. آن‌ها او را متهم می‌کردند که شمال اروپا را با مواد مخدر پر کرده است. مجید مواد مخدر را از آمریکای جنوبی تهیه می‌کرد و آن‌ها را در کانتینرهای موز و محصولات کشاورزی مخفی می‌نمود.

او مواد مخدر و اسلحه را از طریق پل اورسوند (که سوئد و دانمارک را به هم متصل می‌کند) قاچاق می‌کرد و با کارتل‌های مواد مخدر اروپا در ارتباط بود.

مجید همچنین به‌طور ماهرانه‌ای از کودکان برای انجام ترور استفاده می‌کرد. او فهمیده بود که سیستم قضایی لیبرال سوئد مجازات نوجوانان را سبک‌تر می‌داند و بیشتر به اصلاح آن‌ها توجه دارد. او از این ضعف سوءاستفاده کرد و نوجوانان را تبدیل به قاتل کرد. جوانانی که حمله به سفارت‌های اسرائیل را انجام دادند، از همین نوجوانان بودند.

بر اساس گزارش سرویس‌های امنیتی سوئد و اسرائیل، فعالیت‌های مجید او را به مهره‌ای مناسب برای اجرای نقشه‌های پنهانی ایران در خارج از کشور تبدیل کرد.

تخصص او و ارتباطات جنایت‌کارانه‌اش از اروپا تا خاورمیانه گسترده بود. او مثل آفتاب‌پرست بود، به هیچ پرچم، ایدئولوژی یا کشوری وفاداری نداشت. تنها چیزی که برایش مهم بود، پول بود — و این دقیقاً چیزی بود که ایران به دنبالش بود.

در دنیای امروز، جنگ‌ها دیگر شکل سنتی ندارند، و کشورهای ضعیف‌تر می‌توانند با تکنولوژی‌های ارزان و کشنده به کشورهای قوی‌تر ضربه بزنند، بدون اینکه رودررو با آن‌ها بجنگند.

مثلاً یک پهپاد ۱۵۰ دلاری می‌تواند توپخانه‌ای به قیمت ۲ میلیون دلار را نابود کند. یک هکر اهل کره شمالی می‌تواند سیستم سلامت بریتانیا را از کار بیندازد یا بانک مرکزی بنگلادش را خالی کند. حتی می‌شود با تغییر در بی‌سیم‌های اصلاح‌شده، یک گروه شبه‌نظامی را نابود کرد.

برای کشوری مثل ایران، استفاده از فردی مانند مجید راهی کم‌هزینه و مؤثر برای رسیدن به اهدافش بود، راهی که همیشه می‌شد آن را انکار کرد، اگر کسی ایران را متهم می‌کرد.

برای اینکه بفهمیم چرا ایران ممکن است یک گانگستر سوئدی را به عنوان ابزار سیاست خارجی‌اش به کار بگیرد، باید نگاهی به سابقه عملیات‌های مخفی ایران در خارج از کشور بیندازیم. اگر این سابقه را بررسی کنیم، متوجه می‌شویم که مجید فقط یک بخش از نقشه بزرگ‌تر ایران برای رسیدن به اهداف سیاسی‌اش در جهان است.

هنوز زمان زیادی از انقلاب اسلامی نگذشته بود که ایران شروع به اجرای نقشه‌های جسورانه و مخفیانه در نقاط مختلف دنیا کرد؛ از اروپا و آمریکای لاتین گرفته تا آسیا و آمریکای شمالی.

مثلاً چند ماه بعد از انقلاب، در دسامبر ۱۹۷۹، شهریار شفیق - برادرزاده شاه سابق، محمدرضا پهلوی - در پاریس ترور شد. این کار در آن زمان غیرعادی نبود؛ اسرائیل هم دشمنانش را در کشورهای خارجی از بین می‌برد. اما ایران در آن زمان هیچ دوستی در جهان نداشت و مانند اسرائیل، از حمایت آمریکا برخوردار نبود.

این اقدامات ایران باعث شد که بیشتر در دنیا منزوی شود و کشورها آن را به چشم یک «کشور طردشده» ببینند.

جمهوری تازه‌تأسیس ایران به‌زودی فهمید که استفاده از مأموران خودش برای ترور در کشورهای خارجی، ریسک بالایی دارد و بیش از حد توجه‌ها را به خود جلب می‌کند. این روش دیگر کارآمد نبود.

از طرف دیگر، تحریم‌های شدید بین‌المللی و نبود دسترسی به بازارهای مالی جهانی باعث شد ایران مجبور شود راه‌هایی پیدا کند تا همچنان درآمد کسب نماید و ماشین جنگی‌اش را فعال نگه دارد.

ایران باید تجهیزات نظامی تهیه می‌کرد، نیروهای خودش و نیروهای نیابتی‌اش را تأمین می‌نمود، و دشمنانش را در خارج از کشور (مثل سازمان مجاهدین خلق) از بین می‌برد.

برای رسیدن به این اهداف، ایران روشی شبیه فلسفه معروف بروس لی را به کار گرفت: «مثل آب باش.»

به این معنا که ایران تاکتیک‌هایش را تغییر داد. دیگر فقط به متحدان ایدئولوژیکش، مثل حزب‌الله لبنان، تکیه نکرد. بلکه کارتل‌های جنایتکار بین‌المللی را هم به عنوان ابزاری برای سیاست خارجی اش وارد بازی نمود.

ایران شروع به استفاده از خلافکاران ایرانی و گروه‌های جنایتکار خارجی کرد تا با پوششی از «انکارپذیری» (یعنی امکان رد مسئولیت)، اهدافش را پیش ببرد.

مثلاً از سردسته‌های جنایتکار بومی همچون «ناجی شریفی زندشتی» استفاده کرد که شبکه‌اش از تهران تا استانبول، لندن و تورنتو گسترده بود. این فرد حتی از اعضای باند موتورسوار «هلز انجلز» در کانادا استفاده نمود تا مخالفان ایرانی را به قتل برساند. به گفته مقامات ترکیه، زندشتی در ربایش یک فعال ایرانی-سوئدی در سال ۲۰۲۰ نقش داشت.

با این تفاصیل، گروه فاکستروت به رهبری مجید، تنها یکی از سازمان‌های جنایتکاری است که ایران از آن‌ها در راستای اهداف مخفیانه‌اش استفاده می‌کند.

فاکستروت حتی شاید در مقایسه با کارتل کینهان (Kinahan) ایرلندی، که رابطه‌اش با ایران بسیار قدیمی‌تر است، گروهی کوچک به‌حساب بیاید.

کارتل کینهان کار خود را از محله‌های فقیرنشین دوبلین شروع کرد، اما وقتی پای ایران به میان آمد که فعالیت‌ها و نفوذ این گروه در سراسر جهان گسترده شده بود. ارتباط این گروه با تهران نشان می‌دهد که سیاست ایران چقدر پیچیده و سازمان‌یافته شده است.

روابط ایران با خانواده کینهان دست‌کم به سال ۲۰۱۶ بازمی‌گردد. این کارتل توسط، «کریستوفر کینهان» (معروف به کریستی) و دو پسرش، «دنیل» و «کریستی جونیور» اداره می‌شود. این گروه که بیشتر در حوزه قاچاق موادمخدر فعال است، چیزی حدود ۱ میلیارد دلار ارزش دارد.

با اینکه اعضای این کارتل در چندین قتل دست داشته‌اند، ولی رهبر گروه دنیل کینهان، آن‌قدر معروف بود که حتی نامش در کنار قهرمان سابق بوکس جهان، «تایسون فیوری»، برده می شد.

برای ایران، کینهان‌ها چیزی فراتر از قاچاقچی بودند. آن‌ها متخصص شست‌وشوی پول بودند، مخصوصاً در مناطقی مثل قبرس، مالت و دوبی، جاهایی که نظارت مالی ضعیف‌تری وجود داشت.

در سال ۲۰۱۶، پلیس ایرلند متوجه شد که این گروه، جنایتکاری هلندی-مراکشی را برای ترور یکی از مخالفان جمهوری اسلامی استخدام کرده‌است

بعدتر، وقتی خانواده کینهان به دوبی رفتند، اداره مبارزه با مواد مخدر آمریکا (DEA) کشف کرد که آن‌ها در جزیره کیش در حال پول‌شویی هستند. حتی گزارش‌هایی منتشر شد که نشان می‌داد این گروه با حزب‌الله همکاری دارد و پول را از طریق سوریه و لبنان منتقل می‌کند.

کریستی کینهان حتی سعی داشت قطعات هواپیما برای ایران بخرد. شرکت‌های هواپیمایی ایرانی همیشه در تلاش برای یافتن قطعات جایگزین برای ناوگان قدیمی‌شان بوده‌اند.

ارتباط بین کینهان‌ها و ایران باعث شد که سرویس‌های امنیتی اروپا به این نتیجه برسند که ایران از گروه‌های خلافکار بین‌المللی برای رسیدن به اهداف سیاسی خود در دنیا استفاده می‌کند.

این کشف باعث تغییر نگاه کشورها به سازمان های جنایتکار بین المللی شد: دیگر فقط پلیس نبود که باید با این باندها مقابله می‌کرد چون حالا این گروه‌های خلافکار به تهدیدی برای امنیت ملی کشورها تبدیل شده بودند.

در سال ۲۰۲۲، دولت جو بایدن برای دستگیری اعضای این گروه، ۵ میلیون دلار جایزه تعیین کرد.

سازمان‌های اطلاعاتی و پلیسی پی برده‌اند که ایران حتی با یاکوزای ژاپن، «مافیای موکرو» (Mocro Mafia) در هلند، قاچاقچیان مواد مخدر پرو، و گروه‌های مافیایی شرق اروپا ارتباط دارد.

در این شرایط، تحریم مجید توسط روبیو دیگر فقط یک نمایش سیاسی به سبک ترامپ نیست، بلکه نشان‌دهنده‌ی درک جدیدی از تغییر قواعد بازی ژئوپولیتیکی جهان است.

این اتفاق (همکاری ایران با باندهای جنایتکار) نشان می‌دهد روشی که قبلاً فقط توسط بعضی حکومت‌ها و آن هم در خفا استفاده می‌شد، حالا دارد کم‌کم به روشی رایج و معمول در دنیای سیاستِ امروزی تبدیل می‌شود. به احتمال زیاد، وزارت خارجه آمریکا در آینده بازیگران بیشتری را که مرز میان جرم و سیاست خارجی را محو کرده‌اند، تحریم خواهد کرد.

این تغییر تاکتیک (استفاده از باندهای جنایتکار برای رسیدن به اهداف سیاسی به جای دیپلماسی و استفاده از نیروهای رسمی) چالش‌های بزرگی را برای دستگاه‌های امنیتی غرب ایجاد کرده است. موضوع فقط در مورد تعقیب یک جنایتکار نیست، بلکه پای نظم جهانی، اجرای قانون، نظام قضایی، تجارت و جامعه مدنی در میان است. محو شدن مرز بین جرم و سیاست می‌تواند پیامدهای جدی داشته باشد. برای مثال می تواند بر زندگی ایرانیان و خاورمیانه‌ای‌های مقیم خارج تأثیر بگذارد، و آنها را صرفا به دلیل مذهب یا گرایش سیاسی خاصی که دارند، مورد شک و بدبینی دولت ها و مردم کشورهای میزبان قرار دهد.

در این میان، مجرمینی مانند مجید و کارتل کینهان از قضا همان‌هایی هستند که می توانند براحتی از مجازات فرار می‌کنند و در کشورهایی مثل ایران، روسیه یا دیگر کشور‌هایی که به آن‌ها نیاز دارند، پناه بگیرند.

مجید با خرید ویزای طلایی به ترکیه گریخت و حالا فراری است. برخی می‌گویند در ایران است، برخی دیگر می‌گویند در افغانستان. در مورد کارتل کینهان هم، بعد از اعمال تحریم‌ها، دیگر کسی آن‌ها را در دوبی ندیده و گفته می‌شود که اکنون در ایران زندگی می‌کنند و همچنان مشغول کسب‌وکارند.

سؤال امروز این نیست که آیا ایران به استفاده از جنایت سازمان‌یافته ادامه خواهد داد یا نه، بلکه این است که آیا غرب اراده و راهبرد لازم را برای مقابله با این تهدید دارد یا خیر؟

آخر هفته‌ی گذشته، مقامات آمریکا و ایران در عمان برای مذاکرات غیرمستقیم در مورد برنامه هسته‌ای ایران دیدار کردند. ایالات متحده خواستار توقف کامل این برنامه است، در حالی که وزیر امور خارجه ایران، عباس عراقچی، گفته است که مذاکرات مستقیم فقط در صورتی آغاز خواهد شد که ترامپ گزینه‌ی نظامی را به‌طور کامل کنار بگذارد.

اما حتی اگر عراقچی موفق شود جنگ را از معادله حذف کند، ایران همچنان «جنگ در سایه» را با استفاده از ارتش سازمان‌های جنایتکار فراملی‌اش ادامه داده و به دشمنانش حمله می کند.

سؤال نهایی این است که آیا ایالات متحده می‌تواند بدون اینکه کل منطقه را به آتش بکشد، هم جاه‌طلبی هسته‌ای ایران را مهار کند و هم استفاده این کشور از جنایت سازمان‌یافته به‌عنوان ابزار سیاست خارجی را متوقف سازد؟

منبع: نیولاینز

درج این مقاله به معنی تأیید مطالب و ادعاهای مطرح شده نبوده وصرفا به منظور آشنایی خوانندگان با نظرات مختلف صورت گرفته است


نظر شما