twitter share facebook share ۱۴۰۴ تیر ۰۱ 764
گزینه‌های ایران برای پاسخگویی، بسیار محدود و تلخ‌اند. و هر تصمیمی که بگیرد، نقطه عطفی برای آینده‌ی جمهوری اسلامی خواهد بود

رهبران روحانی ایران سابقه‌ای طولانی در ابراز دشمنی آشکار با ایالات متحده دارند. در طول این سال‌ها، جمهوری اسلامی بارها تا آستانه‌ی درگیری مستقیم نظامی با آمریکا پیش رفته، اما هر بار در آخرین لحظه عقب‌نشینی کرده است.

اکنون، پس از حملات آمریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران، این بحران وارد مرحله‌ای بسیار خطرناک‌تر شده است.

عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، پس از این حملات در شبکه‌های اجتماعی اعلام کرد که ایران حق قانونی برای پاسخ به حملات آمریکا علیه تأسیسات هسته‌ای‌اش دارد و هشدار داد که «ایران همه گزینه‌ها را برای دفاع از حاکمیت، منافع و مردم خود محفوظ می‌داند.» او آمریکا را به نقض منشور سازمان ملل و قوانین بین‌المللی متهم کرد و گفت: «آنچه امروز صبح رخ داد، اقدامی شنیع بود و پیامدهای آن ماندگار خواهد بود.»

دو مقام ارشد ایرانی در پیام‌های متنی گفتند که پیش از حملات، هنوز در تهران امیدواری وجود داشت که شاید اطرافیان ترامپ او را از ورود به یک جنگ دیگر در خاورمیانه منصرف کنند. عراقچی در آن زمان در ترکیه بود و رایزنی‌هایی با همتایان اروپایی، رهبران عرب منطقه و مقامات ترکیه انجام داده بود تا حمایت‌های دیپلماتیک جلب کند. اما این تلاش‌ها بی‌نتیجه ماند.

سازمان انرژی اتمی ایران در بیانیه‌ای تأیید کرد که در سحرگاه یکشنبه، سه سایت هسته‌ای ایران در فردو، نطنز و اصفهان مورد حمله قرار گرفته‌اند؛ اقدامی که آن را «خشونت‌آمیز و برخلاف قوانین بین‌المللی، از جمله معاهده منع گسترش تسلیحات هسته‌ای (NPT)» توصیف کرد.

دونالد ترامپ در سخنرانی تلویزیونی‌اش شنبه‌شب گفت که اگر ایران صلح را نپذیرد، حملات بیشتری در راه خواهد بود و اهداف بیشتری در ایران هدف قرار خواهند گرفت.

در جریان جنگ با اسرائیل، ایران از حمله مستقیم به نیروهای آمریکا در منطقه خودداری کرده بود. اما فرماندهان نظامی ایران بارها هشدار داده‌اند که ورود آمریکا به جنگ، پاسخ متقابل ایران را به همراه خواهد داشت.

سردار محسن رضایی، فرمانده پیشین سپاه پاسداران که اکنون در شورای عالی امنیت ملی عضویت دارد، چند ساعت پیش از حملات در تلویزیون دولتی هشدار داد که اگر ترامپ وارد جنگ شود، ایران به پایگاه‌های نظامی آمریکا حمله خواهد کرد، مین‌های دریایی در خلیج فارس را فعال می‌کند و تنگه هرمز را خواهد بست.

اگر ایران امنیت خلیج فارس را مختل کند، می‌تواند تأثیر جدی بر جریان جهانی انرژی بگذارد چرا که روزانه حدود ۲۰ میلیون بشکه نفت خام و فرآورده‌های نفتی از تنگه هرمز عبور می‌کند.

عباس عراقچی در مصاحبه با شبکه NBC گفت: «وقتی جنگی در جریان باشد، دو طرف به یکدیگر حمله می‌کنند، این مسئله‌ای قابل درک است.» او افزود که ایران همان‌طور که به اسرائیل پاسخ داده، حق دارد به آمریکا هم واکنش نشان دهد: «دفاع از خود، حق مشروع هر کشوری است.»

اما گزینه‌های ایران برای پاسخگویی، بسیار محدود و تلخ‌اند. و هر تصمیمی که بگیرد، نقطه عطفی برای آینده‌ی جمهوری اسلامی خواهد بود؛ حکومتی که نزدیک به پنج دهه است بر ایران حکم می‌راند.

اگر ایران به آمریکا حمله کند، ممکن است وارد جنگی تمام‌عیار با یک ابرقدرت نظامی شود؛ جنگی که می‌تواند به فروپاشی حکومت یا سال‌ها بی‌ثباتی همچون عراق و افغانستان بینجامد.

اما اگر عقب‌نشینی کند و آتش‌بس را بپذیرد، چهره‌ی فروپاشیده‌ای از جمهوری اسلامی باقی خواهد ماند، با برنامه هسته‌ای تخریب‌شده، ارتشی تحلیل‌رفته و اهرم فشار اندک برای چانه‌زنی بر سر رفع تحریم‌ها. در نتیجه، موقعیت منطقه‌ای ایران نیز — که سال‌ها خود را قدرتی اثرگذار و رقیب عربستان می‌دانست — تضعیف خواهد شد.

رضا صالحی، تحلیل‌گر سیاسی محافظه‌کار در تهران، پس از حملات در مصاحبه‌ای تلفنی گفت: «اگر واکنشی نشان ندهیم، آمریکا ما را رها نخواهد کرد؛ وقتی می‌تواند به‌راحتی بیاید و بزند و برود.» او افزود: «چالش بزرگ این هفته این است که اگر وارد مذاکرات شویم، طرف مقابل خواسته‌های بیشتری خواهد داشت — مثل محدودیت در توان دفاعی‌مان — و این کار را پیچیده می‌کند.»

هم‌زمان، حملات آمریکا ممکن است باعث تحریک واکنش از سوی گروه‌های شبه‌نظامی متحد ایران در منطقه — موسوم به «محور مقاومت» — شود. اما اسرائیل ضربات سختی به حزب‌الله لبنان و حماس در غزه وارد کرده، و نیروهای عراقی نیز عمدتاً از حمله به پایگاه‌های آمریکا عقب‌نشینی کرده‌اند.

تنها گروهی که باقی می‌ماند، حوثی‌های یمن هستند؛ کشوری که در کنار مسیرهای کشتیرانی جهانی قرار دارد. این گروه تهدید کرده که در صورت حمایت آمریکا از حملات اسرائیل، آتش‌بس ماه مه با دولت ترامپ را نقض خواهد کرد و به اهداف آمریکا حمله می‌کند.

یحیی سریع، سخنگوی نظامی حوثی‌ها، شنبه اعلام کرد: «اگر آمریکایی‌ها در کنار دشمن صهیونیستی وارد حمله به ایران شوند، نیروهای ما کشتی‌ها و ناوهای آن‌ها در دریای سرخ را هدف قرار خواهند داد.»

پیش از آغاز حمله غافلگیرانه اسرائیل در ۱۳ ژوئن، ایران و آمریکا در حال برگزاری مذاکرات غیرمستقیم به میانجیگری عمان بودند تا پیشروی برنامه هسته‌ای ایران در ازای رفع تحریم‌ها متوقف شود. آمریکا خواستار توقف کامل غنی‌سازی اورانیوم و تعطیلی کامل برنامه هسته‌ای ایران شده بود. همچنین واشنگتن پیشنهاد داده بود که ایران برای دسترسی به سوخت هسته‌ای غیرنظامی، وارد یک کنسرسیوم منطقه‌ای با کشورهای عربی شود.

ایران در حال بررسی پاسخ به این پیشنهاد بود. اما مقامات ایرانی تأکید کرده بودند که توقف غنی‌سازی در خاک ایران یک «خط قرمز» است و حاضر به برچیدن کامل برنامه نیستند. این گفت‌وگوها تنها دو روز پیش از زمان برنامه‌ریزی‌شده برای دیدار طرفین در عمان، به‌دنبال حمله اسرائیل فروپاشید.

منبع: نیویورک تایمز


آمریکا در انتظار واکنش ایران

ایالات متحده شنبه شب، با دستور دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور این کشور، به جنگ اسرائیل علیه ایران پیوست. ترامپ دستور داد تا بمب‌افکن‌های آمریکایی سه سایت کلیدی هسته‌ای ایران را نابود کنند.

دقایقی پیش از ساعت ۸ شب، ترامپ در پلتفرم Truth Social نوشت: «ما عملیات موفقیت‌آمیز خود را علیه سه سایت هسته‌ای ایران، شامل فردو، نطنز و اصفهان به پایان رساندیم. همه هواپیماها اکنون از حریم هوایی ایران خارج شده‌اند. حجم کاملی از بمب‌ها بر روی سایت اصلی، فردو، ریخته شد. همه هواپیماها اکنون در راه بازگشت امن هستند.»

ترامپ ساعت ۱۰ شب به وقت محلی، در سخنرانی کوتاهی در تلویزیون، این عملیات را «موفقیت درخشان نظامی» خواند و گفت که این سه سایت «به‌طور کامل نابود شده‌اند.»

در روزهای اخیر، نظرسنجی‌ها نشان داده‌اند که اکثریت مردم آمریکا، حتی در میان هواداران ترامپ، مخالف جنگ با ایران بوده‌اند. با این حال، ترامپ بدون دریافت مجوز از کنگره، این حملات را انجام داد؛ کاری برخلاف وعده‌های انتخاباتی‌اش مبنی بر پرهیز از تکرار فجایع عراق، لیبی و افغانستان.

نویسنده مقاله، بلافاصله پس از شنیدن خبر، با یکی از مطلع‌ترین کارشناسان ایران، کریم سجادپور، تماس گرفت. سجادپور پژوهشگر مؤسسه کارنگی برای صلح بین‌المللی است و بین سال‌های ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ به عنوان تحلیل‌گر گروه بین‌المللی بحران در تهران فعالیت می‌کرد.

او گفت: «من در شوکم. دارم CNN را نگاه می‌کنم و هم‌زمان سعی می‌کنم واکنش‌ها در توییتر فارسی را دنبال کنم.»

سجادپور ادامه داد: «انداختن بمبی با وزن سی‌هزار پوند، اقدامی بی‌سابقه است. هر کسی که بیست سال گذشته در خاورمیانه را دیده باشد، پیش از چنین حمله‌ای عمیقاً فکر می‌کند. باید چند قدم جلوتر را ببینی، ولی هیچ نشانی نیست که رئیس‌جمهور چنین کرده باشد. توییتش و اظهارات علنیش این‌طور وانمود کرده‌اند که این پایان جنگ و آغاز صلح است، اما به گمان من، ایرانی‌ها طور دیگری فکر می‌کنند. آن‌ها برنامه‌ای داشتند که صدها میلیارد دلار برایش هزینه کردند. رژیم — شاید نه مردم، ولی رژیم — به آن افتخار می‌کرد. حالا همه‌اش نابود شده. هیچ دیکتاتوری دوست ندارد در چشم مردمش تحقیر و بی‌دفاع به‌نظر برسد.»

اکنون سوال اصلی این است که ایران چگونه واکنش نشان خواهد داد. سجادپور گفت: «اگر آیت‌الله خامنه‌ای واکنشی ضعیف نشان دهد، اعتبارش را از دست می‌دهد. اگر واکنشش بیش از حد شدید باشد، ممکن است سرش را از دست بدهد.»

او ادامه داد: «بسیاری از گزینه‌های ایران برای تلافی، در سطح راهبردی شبیه به عملیات انتحاری‌اند. می‌توانند به سفارتخانه‌های ما آسیب جدی بزنند، تنگه هرمز را مین‌گذاری کنند، حملات موشکی به اسرائیل را ادامه دهند یا اقتصاد جهانی را با خطر روبرو کنند. هرچند شاید رژیم نتواند از تبعات چنین اقدامی جان سالم به‌در ببرد.»

در هفته‌های گذشته، نیروهای اطلاعاتی و خلبانان بمب‌افکن اسرائیل بخش بزرگی از فرماندهان ارشد امنیتی و دانشمندان هسته‌ای ایران را از میان برده‌اند. اگرچه سپاه پاسداران هنوز پابرجاست و تحلیل‌های مختلف می‌گویند که دست‌کم در کوتاه‌مدت، قدرت را در دست خواهد گرفت. با این حال، سجادپور تأکید می‌کند که پیش‌بینی آینده بسیار دشوار است.

او می‌پرسد: «آیا اسرائیل یا آمریکا بالاخره شواهدی قانع‌کننده درباره تهدید هسته‌ای ایران ارائه خواهند کرد؟ هنوز چنین چیزی ندیده‌ایم. نتانیاهو مثل دفعات پیش ادعا کرد تهدید ایران قریب‌الوقوع است و دست به حمله زد، اما باز هم سندی برای آن ارائه نداد. ترامپ هم همین‌طور. بله، ایران ضربه سنگینی خورده، ولی اگر این رژیم باقی بماند، ممکن است تلاش مخفیانه‌ای برای ساخت یا دستیابی به سلاح اتمی انجام دهد تا بازدارندگی داشته باشد.»

سجادپور گفت: «سوال این است که آیا بعدها به این لحظه نگاه خواهیم کرد و بگوییم با این حمله از بمب اتمی ایران جلوگیری کردیم؟ یا با آن زمینه‌اش را فراهم کردیم؟ آیا فروپاشی رژیم را تسریع کردیم یا آن را بیشتر تثبیت کردیم؟ تاریخ معاصر خاورمیانه پاسخ دلگرم‌کننده‌ای برای این سوالات ندارد. ممکن است فرماندهان سپاه به خامنه‌ای نگاه کنند و بگویند: "تو ما را به نابودی کشاندی. ما تبدیل شدیم به تحریم‌شده‌ترین و منزوی‌ترین کشور جهان. حالا هم برنامه هسته‌ای‌مان نابود شده و تحقیر شده‌ایم. وقت آن است که کنار بروی."»

خامنه‌ای ۸۶ ساله است و از ۱۹۸۹ در قدرت بوده است. سجادپور می‌گوید: «او یکی از طولانی‌مدت‌ترین دیکتاتورها در جهان است و به این راحتی به آن موقعیت نرسیده است. غریزه‌اش برای بقا قوی است، اما همزمان غریزه‌ای برای ایستادگی و سرکشی هم دارد. حالا این دو در تضادند. تصور کنید: شما ۸۶ سال دارید، با همه محدودیت‌های جسمی و شاید ذهنی، و باید از داخل یک پناهگاه، رهبری جنگی را علیه قدرتمندترین ارتش دنیا (آمریکا) و قوی‌ترین ارتش منطقه (اسرائیل) بر عهده بگیرید. سخت است تصور کرد که این ماجرا پایانی مثبت برای او داشته باشد.»

سجادپور اضافه می‌کند: «اما همان‌طور که تاریخ نشان داده، موفقیت نظامی همیشه به موفقیت سیاسی منجر نمی‌شود. به نظر من — و شاید تاریخ جور دیگری قضاوت کند — بسیاری از اقداماتی که اکنون به نام ملت آمریکا انجام می‌شود، بازتابی از تصمیمات یک فرد است، نه نتیجه‌ی مشورت‌های ملی. ترامپ با این تصور وارد کاخ سفید شد که حضورش کافی است تا ظرف ۲۴ ساعت، بحران‌هایی مانند اوکراین و غزه را حل کند. وقتی دید موفق نمی‌شود، نیاز شدیدی احساس کرد تا یک بحران را پایان دهد. اصرار نتانیاهو و سرسختی خامنه‌ای باعث شد تا ترامپ از یک به‌اصطلاح صلح‌طلب، به جنگ‌طلب تبدیل شود.»

ماه گذشته، ترامپ در سخنرانی‌ای در عربستان، انتقادات شدیدی را متوجه سیاست‌های مداخله‌جویانه‌ی آمریکا در خاورمیانه کرد. او گفت: «در نهایت، آن‌هایی که ادعای ملت‌سازی داشتند، بیش از آن‌که کشوری را بسازند، آن را نابود کردند. آن‌هایی که در کشورهای دیگر مداخله کردند، اصلاً آن جوامع پیچیده را نمی‌فهمیدند.»

در آن سخنرانی، ترامپ کوشید خودش را از رؤسای جمهور قبلی جمهوری‌خواه مانند جورج دبلیو بوش متمایز نشان دهد و گفت: «در سال‌های اخیر، رؤسای جمهور آمریکا بیش از حد گرفتار این توهم شدند که گویی باید با سیاست خارجی آمریکا در روح رهبران خارجی سرک بکشند و برای گناهانشان عدالت اجرا کنند.»

همین نوع گفتمان بود که توانست حمایت جریان انزواطلب در جنبش «مگا» و حزب جمهوری‌خواه — از جمله استیو بنن و تاکر کارلسن — را جلب کند. اما اقدام ترامپ در حمله به ایران، احتمالاً آن جناح را از خود دور خواهد کرد؛ در حالی که تحسین تحلیل‌گران راست‌گرا در فاکس‌نیوز مانند مارک لوین و شان هنیتی، و سناتورهایی چون تد کروز و لیندزی گراهام را به‌دنبال خواهد داشت.

سجادپور گفت: «ترامپ با این تصور به ریاست‌جمهوری رسید که نقش نیکسون در چین را در ایران ایفا کند، حتی می‌خواست در ایران هتل بسازد. اما حالا بمب ۳۰هزار پوندی انداخته. از اینکه نتوانست در اوکراین یا غزه پیروز شود، ناامید شده بود. توافق هسته‌ای اوباما با ایران (برجام)، حاصل مذاکراتی دو ساله بود، اما ترامپ صبوری چنین روندی را نداشت. وقتی خامنه‌ای به سرعت با خواسته‌هایش موافقت نکرد، و وقتی با اصرار نتانیاهو و مقاومت خامنه‌ای روبه‌رو شد، تغییر مسیر داد. صبح پس از حمله اسرائیل، ترامپ می‌خواست خودش را شریک آن پیروزی نشان دهد. نمی‌خواست تنها نتانیاهو لحظه چرچیل‌گونه داشته باشد. او می‌خواست با نابودی تأسیسات هسته‌ای در تاریخ ثبت شود. اما نتیجه این است که رئیس‌جمهور بعدی دوباره با همین چالش‌ها روبه‌رو خواهد بود.»

گرچه واقعیت دارد که بسیاری از مردم ایران از حکومت دینی ناراضی‌اند، و گرچه ایرانی‌ها از مردمی هستند که بیشترین گرایش را به آمریکا در منطقه دارند، اما نمی‌توان اطمینان داشت که حتی ناراضی‌ترین افراد نیز از مداخله خارجی استقبال کنند. و بعید است که، حداقل در کوتاه‌مدت، اگر این رژیم سقوط کند، چیزی شبیه به یک دموکراسی سکولار و لیبرال با حقوق برابر برای زنان و اقلیت‌های مذهبی در ایران شکل بگیرد. تغییر رژیم به‌ندرت — اگر اصلاً — به‌عنوان هدیه‌ای خوشایند دیده می‌شود.

سجادپور می‌گوید: «از جنگ جهانی دوم تا سال ۲۰۱۰، بیش از نیمی از رژیم‌های اقتدارگرا پس از سقوط، با رژیم‌های اقتدارگرای دیگری جایگزین شدند. ایران در سال ۱۹۷۹ فقط یکی از آن‌ها بود. فقط یک‌چهارم آن‌ها به دموکراسی ختم شدند، و اگر سقوط از طریق خشونت یا مداخله خارجی بود، این احتمال حتی کمتر می‌شد. باید نسبت به این تصور که اتفاقات امشب به‌طور خودکار به بهار دموکراتیک در ایران منجر می‌شود، بسیار محتاط بود.»

منبع: نیویورکر


آقای خامنه‌ای جانشینان خود را تعیین کرده است

به گفته‌ی سه مقام ایرانی آگاه از برنامه‌های اضطراری در زمان جنگ، رهبر ایران، آیت‌الله علی خامنه‌ای، که نگران ترور شدن است، اکنون بیشتر از طریق یک واسطه‌ی قابل اعتماد با فرماندهانش ارتباط می‌گیرد و ارتباطات الکترونیکی را به حالت تعلیق درآورده تا مکان او کمتر قابل شناسایی باشد. او که در پناهگاه مستقر شده، مجموعه‌ای از جانشینان نظامی را مشخص کرده است تا در صورت کشته شدن همکاران نزدیکش، زنجیره فرماندهی از هم نپاشد. از همه چشمگیرتر اینکه، به گفته مقامات، او حتی سه روحانی ارشد را نیز به‌عنوان گزینه‌های رهبری آینده انتخاب کرده، تا در صورت کشته شدن خودش، روند انتقال قدرت سریع و منظم انجام شود؛ اقدامی بی‌سابقه که نشانگر وضعیت پرمخاطره‌ی کنونی او و حاکمیت سه‌دهه‌ای‌اش است.

پس از آغاز حملات غافلگیرکننده اسرائیل از جمعه گذشته، آیت‌الله خامنه‌ای مجموعه‌ای از تدابیر فوق‌العاده را برای حفظ جمهوری اسلامی به کار گرفته است. گرچه تنها یک هفته از این حملات می‌گذرد، اما به گفته مقامات، این شدیدترین حمله نظامی به ایران از زمان جنگ با عراق در دهه ۱۹۸۰ تاکنون بوده و تأثیر آن بر پایتخت کشور، بسیار سنگین بوده است. در عرض چند روز، حملات اسرائیل خساراتی به تهران وارد کرده‌ که از کل جنگ هشت‌ساله صدام بیشتر است.

ایران اگرچه در آغاز غافلگیر شد، اما به‌سرعت سازماندهی مجدد کرد و هر روز حملات متقابل خود را علیه اسرائیل ادامه داد. اما با ورود ایالات متحده به جنگ، دامنه بحران گسترش یافت. ترامپ شنبه‌شب اعلام کرد که ارتش آمریکا سه سایت هسته‌ای ایران، از جمله تأسیسات غنی‌سازی اورانیوم در فردو را بمباران کرده است. او در سخنرانی خود در کاخ سفید گفت: «هدف ما نابودی ظرفیت غنی‌سازی ایران و پایان دادن به تهدید هسته‌ای از سوی بزرگ‌ترین حامی تروریسم در جهان بود.»

شناخت دقیق از درون ساختار رهبری ایران دشوار است، اما به گفته مقامات و دیپلمات‌های حاضر در کشور، با وجود ضربات سنگین، زنجیره فرماندهی هنوز در حال فعالیت است. نشانه‌ای از شکاف یا مخالفت در سطوح بالا دیده نمی‌شود. آیت‌الله خامنه‌ای که اکنون ۸۶ سال دارد، به گفته مقامات، آگاه است که ممکن است هدف ترور از سوی اسرائیل یا آمریکا قرار گیرد؛ مرگی که از نظر او، شهادت تلقی می‌شود. بر همین اساس، به‌طور غیرمعمولی به مجلس خبرگان رهبری، که مسئول انتخاب رهبر آینده است، دستور داده تا از بین سه فردی که معرفی کرده است، بلافاصله جانشین او را انتخاب کنند.

در شرایط عادی، این فرآیند ممکن است ماه‌ها طول بکشد و علما از میان لیست‌های مختلف، کاندیداها را بررسی کنند. اما با توجه به وضعیت جنگی، آیت‌الله خامنه‌ای می‌خواهد روند انتقال قدرت سریع، منظم و بدون خلل باشد تا میراثش حفظ شود. ولی نصر، استاد روابط بین‌الملل در دانشگاه جان هاپکینز، می‌گوید: «اولویت اصلی حفظ ساختار حکومت است. این تصمیمات کاملاً محاسبه‌شده و عمل‌گرایانه‌اند.»

مسئله جانشینی در ایران همواره موضوعی بسیار حساس و پرمناقشه بوده و در محافل عمومی تنها در حد گمانه‌زنی و شایعه مطرح شده است. رهبر ایران قدرت بی‌سابقه‌ای دارد: فرمانده کل نیروهای مسلح، رئیس قوا (قضاییه، مجریه، مقننه)، و ولی فقیه یعنی بالاترین مرجع دینی شیعیان. به گفته مقامات، مجتبی خامنه‌ای، پسر آیت‌الله که روحانی است و رابطه نزدیکی با سپاه پاسداران دارد و در گذشته گمان می‌رفت جانشین احتمالی باشد، در بین گزینه‌ها نیست. ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور محافظه‌کار سابق نیز که قبل از کشته شدن در سانحه سقوط بالگرد در سال ۲۰۲۴ از گزینه‌های احتمالی بود، اکنون دیگر مطرح نیست.

از زمان آغاز جنگ، آیت‌الله خامنه‌ای دو پیام ویدیویی ضبط‌شده منتشر کرده که در آن‌ها کنار پرچم ایران و با پرده‌های قهوه‌ای در پس‌زمینه دیده می‌شود. او گفت: «ملت ایران در برابر جنگ تحمیلی خواهد ایستاد» و وعده داد که تسلیم نخواهد شد.

در شرایط عادی، محل زندگی و کار رهبر ایران یک مجموعه فوق امنیتی در مرکز تهران است که «بیت رهبری» نام دارد. او معمولاً از این محل خارج نمی‌شود مگر در مراسم خاص مانند نماز جمعه. فرماندهان نظامی و مسئولان عالی‌رتبه برای جلسات هفتگی به دیدار او می‌آیند و سخنرانی‌های عمومی نیز در همین مجموعه ضبط یا اجرا می‌شود. اما اکنون او به پناهگاهی منتقل شده؛ نشانه‌ای از شدت حملات اسرائیل به تهران و تحول جنگ به دو جبهه.

یکی از این جبهه‌ها حملات هوایی است: اسرائیل تأسیسات نظامی، سایت‌های هسته‌ای، زیرساخت‌های انرژی، فرماندهان و دانشمندان هسته‌ای ایران را -حتی در آپارتمان‌هایشان واقع در مناطق پرجمعیت شهری- هدف گرفته است. شماری از فرماندهان عالی‌رتبه به‌طور ناگهانی از میان برداشته شده‌اند. صدها نفر نیز کشته و هزاران نفر زخمی شده‌اند، که طبق گزارش نهادهای حقوق بشری داخلی و خارجی، غیرنظامیان بسیاری در مناطق مختلف کشور، در شمار کشته ها و زخمی ها هستند.

اما مقامات ایرانی می‌گویند در جبهه دوم نیز در حال نبرد هستند: شبکه‌ای از عوامل مخفی اسرائیل در داخل کشور که با حمله به تأسیسات حیاتی نظامی و انرژی، از طریق پهپادها و عملیات نفوذ، جنگ را از درون ادامه می‌دهند. این احتمال نفوذ در سطوح بالا چنان ترسناک است که به گفته مقامات، حتی آیت‌الله خامنه‌ای نیز نگران آن است.

مهدی محمدی، مشاور ارشد رئیس مجلس، در یک فایل صوتی تحلیلی گفت: «واضح است که ما با یک شکست بزرگ امنیتی و اطلاعاتی مواجه بودیم. فرماندهان عالی‌رتبه ما همگی ظرف یک ساعت ترور شدند.» به گفته او، «بزرگ‌ترین شکست ما این بود که متوجه برنامه‌ریزی چندماهه اسرائیل برای ورود تجهیزات و قطعات پهپاد به کشور نشدیم.»

در حال حاضر، سه نگرانی اصلی رهبران ایران به گفته مقامات عبارتند از: تلاش برای ترور آیت‌الله خامنه‌ای؛ ورود مستقیم ایالات متحده به جنگ؛ و حملات فلج‌کننده بیشتر به زیرساخت‌های حیاتی مانند نیروگاه‌ها، پالایشگاه‌ها و سدها.

ایران تهدید کرده که در پاسخ به حملات آمریکا، به منافع آن در منطقه حمله خواهد کرد. اما گزینه‌های در دسترس برای جمهوری اسلامی بسیار محدود و پرهزینه هستند؛ حمله مستقیم به آمریکا می‌تواند جنگی تمام‌عیار با یک ابرقدرت نظامی را رقم بزند.

ترس از ترور و نفوذ در سطوح بالای حکومت چنان شدید شده که وزارت اطلاعات مجموعه‌ای از پروتکل‌های امنیتی جدید اعلام کرده است: از جمله ممنوعیت استفاده از تلفن همراه و هرگونه ابزار الکترونیکی در میان مقامات و فرماندهان نظامی. همچنین به تمام مقامات عالی‌رتبه و فرماندهان نظامی دستور داده شده که به پناهگاه‌های زیرزمینی منتقل شوند. به گفته دو مقام ایرانی، این اقدامات در حال اجراست.

وزارت اطلاعات و نیروهای مسلح تقریباً هر روز دستورالعمل‌هایی برای مردم صادر می‌کنند، از جمله گزارش‌دادن افراد یا خودروهای مشکوک و پرهیز از گرفتن عکس یا فیلم از محل‌های مورد حمله. کشور تقریباً با جهان خارج قطع ارتباط کرده: اینترنت تقریباً قطع است و تماس‌های بین‌المللی نیز مسدود شده‌اند. به گفته علی احمدینیا، مدیر ارتباطات دفتر رئیس‌جمهور مسعود پزشکیان، این اقدامات برای شناسایی عوامل دشمن و جلوگیری از حملات آن‌هاست. او گفت: «دستگاه امنیتی به این نتیجه رسیده که در این زمان حساس، اینترنت به ابزار آسیب‌زدن به جان و معیشت مردم تبدیل شده است. بنابراین برای حفظ امنیت کشور، آن را مسدود کرده‌ایم.»

روز جمعه، شورای عالی امنیت ملی قدمی فراتر گذاشت و اعلام کرد که هر کسی که با دشمن همکاری می‌کند باید تا پایان روز یکشنبه خود را به مقامات معرفی کرده، تجهیزات نظامی‌اش را تحویل داده و به آغوش ملت بازگردد. در غیر این صورت، پس از مهلت تعیین‌شده، با مجازات اعدام مواجه خواهد شد.

منبع: نیویورک تایمز



نظر شما